طواف عشــ♥ـــق

یـــاران شتاب کنید که این راه رفتنی است نـــه گفتنی...

طواف عشــ♥ـــق

یـــاران شتاب کنید که این راه رفتنی است نـــه گفتنی...

مشخصات بلاگ
طواف عشــ♥ـــق

به نامِ نام زیبایت یــا ❀ الله ❀

عالم همه در طواف عشق است و دایره دار
این طواف حسین علیه السلام است.

سید اهل قلم:شهید آوینی
×××××××××××××××××

کپی و نشر بلامانع است.

محتاج دعای خیرتان

در پناه بهـــترین مــ♥ــادر

اللــهم عجل لولیک الفرج

نویسندگان

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

سلامو درود فراوان به هم ساده های بیانی محترم و بزرگوار.عیدی که گذشت و عیدی که در پیشه مبارک:)

عرض معذرت از تمام همساده ها که نتونستم به وبلاگ های خوبتون سر بزنم.

اما شما همساده ها  لطف کردید به وبلاگ بنده سر زدید .

خب بنده نت نداشتم .... 

عکسایی که پایین میبینید،فعالیت فرهنگی یه سری از دوستان خوبم هست برا تولد امام رضا(ع)

...

راستش قضیه این فعالیتشون اینه که یکی از بچه ها تو کانال دختران چادری بوده که یه دفعه 

برمیخوره به یه مطلبی که از اعضای کانال دعوت به همکاری شده بوده.

قرار بوده طی یه طرح تقریبا کشوری،روز ولادت حضرت معصومه(ع) و روز ولادت امام رضا(ع)

یه سری هدیه و یه شاخه گل به تمام بانوها داده بشه.توجه بنمویید فقط بانوها😊

بعله دیگه کل دوستان از هر استان دست به کار میشن.این دوستمون هم تو شیراز دست به کار میشه.

توهراستان یه شخص یا یه ارگان و نهاد بانی فرهنگی و مالی این قضیه بوده.

تو شیراز و شهر زرقان هم،بسیج شهر و نهاد رهبری دانشگاه علوم پزشکی شیراز بانی شدند.(

خداخیرشون بده)

بسته ها با کمک شبانه روزی بچه ها درست شده(جعبه ها رو خود بچه ها درست کردند.ماشاالله خلاقیت

😃)

روز ولادت امام رضا(ع)هم بسته ها تو پارک ها پخش شدند.عکس العمل مردم که عالی بود بچه هایی که پخش کرده بودند می گفتند از شادی اون ها ماهایی که فکر میکردیم استقبال نمیکنند از این طرح هم شاد شدیم😁😆

یه سری گل هم گذاشته بودند برا بچه هایی که کمک کرده بودند که اون ها رو دادند به فرشته کوچولو های هیات و دوستمون فرداش با خاهر رفتند گل فروشی و خاهر اطهر پیشنهاد کردند به جای گل،برا

بچه ها کاکتوس بگیرند.

توجه بنمویید لطفا:📢📢

"درسته که تو این کار بچه ها از دست بعضی از مسئول ها ناراحت شدند.یا هرجا که میرفتند برا حمایت مالی،بهشون می گفتند که ما بودجه نداریم و از این حرف ها...اما خب شکر خدا چون کارحداقل این دوستان برا رضای خدا بود ،طرحشون گرفت و بماند که خیلی ها از این طرح برا بالابردن خودشون

استفاده کردند..."

اگه این متن بالا رو نوشتم صرفا برا این بود که بگم چرا بودجه فرهنگی انقدر برا کارهای فرهنگی

 کمه....???!!!(دوست داشتم این جمله رو بیشتر باز کنم اما خب یهویی دیدین باز کردن جمله همانا و 

بسته شدن وبلاگ منم همانا😏😉)

دلیل دومی که متن بالا رو نوشتم هم اینه که بعضی ها لطف کنند حداقل از کاری که برا امام زمان هست 

دیگه برا خودشون نردبون درست نکنند و پله های دوتا دوتا بزند بالا....اینم میتونم بیشتر بازش کنم

ولی...😁

دلیل سوم هم یادم نمیاد یه صلوات برفستید😊

پ.ن: آدرس کانال دختران چادری:cald_girls@



بفرمائید عکس :


۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۳
سربازکوچولو

حضرت محمد (ص) فرموده اند:

دختران چه فرزندان خوبى هستند بالطافت ومهربان، آماده به خدمت ‏رسانى،یار و غمخوار[اعضاى خانواده]، با برکت و پاکیزه کننده.

 مستدرک الوسائل ج15، ص115

روزتون خیلی مبارک گل دخترا

سرباز کوچولو نوشت1:روز همه فرشته ها ی سرزمینم مبارک😊

سرباز کوچولو.نوشت2:ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها به تمام شیعیان جهان مبارک.

سرباز کوچولو نوشت 3:فرشته ها همیشه وجود دارند،اما بعضی وقتا چون بال ندارن،بهشون میگن

دختر

سربازکوچولو نوشت4:قدر فرشته ها رو بدونید..

سربازکوچولو نوشت5:دختر رحمت الهی😃

سرباز کوچولو.نوشت6:روز خودمم مبارک😊

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۴
سربازکوچولو



۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۹
سربازکوچولو


هوای"اخرالزمان"سرد است


میخواهی سرما نخوری!


لباست را درست انتخاب کن


قدم نخست"لباس ظاهر"است


دست بکش از"ساپورت"هایی


که منجمد میکند ایمانت را...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۰
سربازکوچولو

گناهان هفته...


صدای انفجار آمد و سنگرش رفت هوا.

 هرچه صداش زدیم، جواب نداد. 

سرش شده بود پر از ترکش. 

توی جیبش یک کاغذ بود که نوشته بود:


گناهان هفته:

 شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل؛ 

یک‌شنبه: زود تمام کردن نماز شب؛

 دوشنبه: فراموش کردن سجده‌ی شکر یومیه؛

 سه‌شنبه: شب بدون وضو خوابیدن؛

 چهارشنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن؛ 

پنج‌شنبه: سلام کردن فرمانده زودتر از من؛

 جمعه: تمام کردن صلوات‌های مخصوص جمعه و رضایت دادن به هفتصدتا.»


اسمش «حسینی» بود.

 تازه رفته بود دبیرستان.


(«آخرین امتحان»، ص74)



امام کاظم علیه السلام:

هر کس در هر روز به محاسبه‌ی نفس نبپردازد

 [و از خود براى کارهایى که در آن روز کرده، حساب نکشد]، 

تا اگر کار نیکى کرده، بر آن بیفزاید، و اگر کار بدى کرده، به درگاه خدا استغفار و توبه کند، 

از ما [و اهل ولایت و پیرو ما]  نیست‏.

میزان‌الحکمه؛ ج1، ص106، ح396



۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۷
سربازکوچولو

انفاق با قرآن...

برای بچه‌ها شکلات آورده بودند. مصطفی می‌گفت: هرکس شکلاتش رو به من بده، براش قرآن می‌خونم. 

هرچه اصرار کردیم که آن‌ها را برای چه جمع می‌کند، چیزی نگفت! 

من هم گفتم: به شرطی که برای من یاسین بخونی. 


مدتی بعد به دیدار خانواده‌ی شهیدی در بوشهر رفتیم. 

وضع مالی مصطفی طوری نبود که بتواند برای آن‌ها چیزی بخرد.

 شکلات‌ها را درآورد و به بچه‌ها داد. خجالت کشیدم از اینکه گفته بودم برایم یاسین بخواند.


شهیدمصطفی شمسا 

 «زنگ عبور»، ص27



قرآنکریم :

از تو [اى پیامبر] مى‏پرسند که   چه چیزى انفاق کنند؟ 

بگو: هر مالى [یا چیز سودمندى] انفاق کنید، نخست به پدر و مادر انفاق کنید، و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و درراه‌ماندگان؛ 

و هر کار نیکى کنید، خدا از آن آگاه است [و پاداش آن را کامل به شما خواهد داد.]


 سوره بقره، آیه 215


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۱
سربازکوچولو


عروسی بدون گناه...


زیباترین عروسی با دعوت اهل بیت و حضور ۲ شهید مدافع حرم در شب میلاد امام حسین (ع) ...



جملاتی تکان دهنده از همسر شهید مرتضی زارع


من و همسرم قصد داشتیم تا آغاز زندگیمان را در شب میلاد بهترین سرور کائنات حضرت سیدالشهداء علیه السلام آغاز کنیم.


دعوتنامه را خودمان نوشتیم. آقا مرتضی با اشتیاق تمام اصرار داشت تاریخ عروسیمان شب میلاد امام حسین (ع) باشد و روز پاسدار اشتیاقش را دوچندان می کرد.


کارت های عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی علیه السلام، امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، امام جواد، امام موسی کاظم، امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام و دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه ای مخصوص نوشتیم.


از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای توسل خواندیم.


چند شب قبل عروسی خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته اند، یک دفعه به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند.


خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما؛ من می دانم که شما شهید می شوید، من به او گفتم اما به نظرم شما شهید می شوی چون مدت کوتاهی در خوابم بودید.



عروسیمان رنگ و بوی خاصی داشت، مسئول تالار به آقا مرتضی گفت: عروسی مذهبی در این تالار زیاد برگزار شده اما عروسی شما خیلی متفاوت بود.


برگه هایی را که در آن احادیث و جملات بزرگان نوشته بودیم، بین مهمان ها توزیع کردیم و جالب آن که عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد! برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر…


عروسیمان متفاوت بود و شاید به خاطر حضور دو شهید بزرگوار #شهید_سجاد_مرادی  و

#شهید_مرتضی_زارع 

در این جشن بود…

آقا مرتضی همیشه می گفت: ازدواجم را مدیون حضرت زهرا (س) هستم و برای همیشه مدیون حضرت هستم.


شاید خنده دار باشد اما احتمالا ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آن که مهمانان به تالار بیایند ما آن جا حضور داشتیم، دلمان نمی خواست مهمانان را معطل کنیم. با گل زدن به ماشین عروس، مخالف بودیم و آن را خرج اضافه می دانستیم البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند شاخه گل به ماشین عروسمان زد.

در راه آرایشگاه به تالار، زندگیمان را با شنیدن کلام وحی آغاز کردیم. یادم می آید چون نزدیک اذان مغرب بود، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می کرد که فیلمبردار به او تذکر داد. در ماشین به من می گفت: نماز اول وقت مهم تر است تا فیلمبرداری! و وقتی وارد تالار شدیم آقا مرتضی به مهمانان گفت: برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید.


🌧آن شب باران شدید می بارید عده ای گفتند ته دیگ خوردن های زیادی کار دستتان داد اما من مطمئن بودم که خداوند با بارش باران رحمتش به من یادآوری می کرد که همسرت سرسبد نعمت هایی است که من از روی رحمت به تو عطا کرده ام؛ چرا که صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانه روی گل ها بی صداست…

حدود دویست غذای اضافه، تاوان عروسی مذهبی گرفتنمان بود

عده ای نیامدند و اظهار کردند چگونگی عروسی شما قابل پیش بینی است! صبح فردای عروسی آقا مرتضی غذاهای باقیمانده را بسته بندی کرد و به خیریه داد، همان شد خیر و برکت در زندگیمان…

همسر عزیزم، دومین سالگرد عروسیمان مبارک باشد. خوشا به حالت! من با تمام ظلماتم روی زمین ماندم و تو در بهشت، در جوار امام حسین (ع) با تمام برکاتش…


پر بیراه نیست که لحظه جان دادن، نام مبارکش را بر زبان جاری کردی… برای همسفر جا مانده ات دعا کن…

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۹
سربازکوچولو

دلم کمی آرامش می خواهد


کمی استراحتــ...


از این پرچم های سه رنگـــــ


که سر تا سر پیکرم بکشند ‌و رویش بنویسند



 "شهید گمنام"



۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۳
سربازکوچولو