یاد شبهایی که بسیجی میشدیم...
سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ
حاج صادق
آهنگران میخوند :
یاد شبهایی که بسیجی میشدیم
شمع شبهای دوئیجی میشدیم.....
این مصرع آخر میدونین یعنی چی.... ؟؟؟؟
عراق تو منطقه دوئیجی بمب فسفری مینداخت فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه
بچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها میچسبید و با هیچ وسیلهای خاموش نمیشد و آنها
میسوختن ...
میسوختن...
میسوختن ....
و صبح باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش میبرد......
کی فهمید ؟؟؟؟
کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟
کی میدونه کی سوخت !!!!!
کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن. . . !!!!!!
••• شادی روح شهدا صلوات + و عجل فرجهم •••
۹۵/۰۴/۲۹
یا علی